loading...
BAX 6
FOTROS GOODARZI بازدید : 174 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

زندگی نامه جابر بن حیان

جابربن حيان در حدود سال ۷۵۰ ميلادي در توس ولادت يافت. اما در مورد تاريخ دقيق تولد و حتي مرگ و محل تولد وي اختلاف نظر وجوددارد. گفتني است که صفت کوفي که در روايات بسياري به دنبال نام جابر آمده است،نشانگر زادگاه او نيست، بلکه حاکي از آن است که وي مدتي در کوفه اقامت داشتهاست.
وی برای آموختن علم و دانش به سرزمین های مختلفی سفر نمود. در مدینه مدت بسیاری محضر امام جعفر صادق (ع) را درک نمود و بعد ها همواره از ایشان به بزرگی وعظمت یاد می کرد. او پس از شهادت امام به کوفه رفت و در آنجا، آزمایشگاه خود راتاسیس کرد.

نام امام جعفر صادق فراوان در کتابهاي جابر آمده است.، زيرا وياز شاگردان امام جعفر صادق بوده است. ارتباط جابر با امام جعفر صادق بايد کوتاه مدتبوده باشد، زيرا شهادت امام جعفرصادق در سال ۷۶۵ ميلادي يعني حدود بيست سال پس ازولادت جابر، اتفاق افتاده است.

جابربن حيان در حدود سال ۷۵۰ ميلادي در توس ولادت يافت. اما در مورد تاريخ دقيق تولد و حتي مرگ و محل تولد وي اختلاف نظر وجوددارد. گفتني است که صفت کوفي که در روايات بسياري به دنبال نام جابر آمده است،نشانگر زادگاه او نيست، بلکه حاکي از آن است که وي مدتي در کوفه اقامت داشتهاست.
وی برای آموختن علم و دانش به سرزمین های مختلفی سفر نمود. در مدینه مدت بسیاری محضر امام جعفر صادق (ع) را درک نمود و بعد ها همواره از ایشان به بزرگی وعظمت یاد می کرد. او پس از شهادت امام به کوفه رفت و در آنجا، آزمایشگاه خود راتاسیس کرد.

نام امام جعفر صادق فراوان در کتابهاي جابر آمده است.، زيرا وياز شاگردان امام جعفر صادق بوده است. ارتباط جابر با امام جعفر صادق بايد کوتاه مدتبوده باشد، زيرا شهادت امام جعفرصادق در سال ۷۶۵ ميلادي يعني حدود بيست سال پس ازولادت جابر، اتفاق افتاده است.

جابر بن حیان ، کتابی مشتمل بر هزار برگ و متضمن 500 رساله ، تالیف کرده است. "برتلو" شیمیدان فرانسوی که به پدر شیمی سنتز مشهوراست، سخت تحت تاثیر جابر واقع شده ، می‌گوید: «جابر در علم شیمی همان مقام و پای را داشت که ارسطو در منطق.» "جورج سارتون" می‌گوید: «جابر را باید بزرگترین دانشمنددر صحنه علوم در قرون وسطی دانست.» "اریک جان هولیمارد" ، خاورشناس انگلیسی که تخصص وافری در پژوهشهای تاریخی درباره جابر دارد، چنین می‌نویسد:


««جابر ،شاگرد و دوست امام صادق علیه‌السلام بود و امام را شخصی والا و مهربان یافت؛بطوری‌که نمی‌توانست از او جدا ولی بی‌نیاز بماند. جابر می‌کوشید تا با راهنمایی استادش ، علم شیمی را از بند افسانه‌های کهن مکاتب اسکندریه برهاند و در این کار تااندازه‌ای به هدف خود رسید.»»
جابر نخستين شيميدان ايراني است. وي اولين کسي استکه به علم شيمي شهرت و آوازه بخشيد و بي‌ترديد نخستين مسلماني است که شايستگي کسب عنوان شيميدان را دارد.بعضي عقيده بر اين دارند كه وي عرب بوده اما اينطور نبودهاست. ظاهراً همين بلندي مقام، پرآوازگي و دانش عظيم او موجب شده است که بعضي او رامورد قدرداني و ستايش و بعضي ديگر مورد حسادت و کينه‌توزي خود قراردهند.
اکسير وعقيده جابر درباره آن
عقيده براين بود همچنان که طبيعت مي‌تواند اشيا را به يکديگر تبديل کند، مانند تبديل خاک و آب به گياه و تبديل گياه به موم و عسل به‌وسيله زنبور عسل و تبديل قلع به نقره در زير زمين و …کيمياگرنيزمي‌تواندباتقليد از طبيعت و استفاده از تجربه‌ها و آزمايشها همان کار طبيعت را در مدت زماني کوتاه تر انجام دهد. اما کيمياگر براي اينکه بتواند يک شيء را به شيء ديگر تبديل کند، به‌وسيله‌اي نيازمند است که اصطلاحا آن را اکسير مي‌نامند.
اکسير در علم کيميا، به منزله دارو در علم پزشکي است. جابر اکسير را که از آن در کارهاي کيميايي خود استفاده مي‌کرد، ازانواع موجودات سه گانه (فلزات، حيوانات و گياهان)به دست مي‌آورد. او خود، در اين زمينه مي‌گويد: هفت نوع اکسير وجود دارد :
• اکسيرفلزي: اکسير بدست آمده از فلزات. •اکسيرحيواني: اکسيربدست آمدهازحيوانات. • اکسير گياهي: اکسير بدست آمده از گياهان.•اکسيرحيواني - گياهي: اکسيربدست آمدهازامتزاج مواد حيواني و گياهي. •اکسيرفلزي - گياهي: اکسيربدست آمدهازامتزاج موادفلزي و گياهي. •اکسيرفلزي - حيواني: اکسيربدستآمدهازامتزاجموادفلزيوحيواني. •اکسيرفلزي - حيواني - گياهي: اکسيربدست آمدهازامتزاج موادفلزي وگياهي و حيواني.


عقيده جابر درباره فلزات
فلزات اصلي هفت تاست: طلا،نقره، مس، آهن، سرب، جيوه و قلع
اين فلزات به تعبير جابر قانون صنعت را تشکيل مي‌دهند. به عبارت ديگر قوانين علم کيميا بر اين هفت فلز استوار است. با اين حال،خود اين کانيها از ترکيب دو کاني اساسي، يعني گوگرد و جيوه بوجود مي‌آيند که به نسبتهاي مختلف، در دل زمين، باهم ترکيب مي‌شوند. بنابراين، تفاوت ميان فلزات هفتگانه تنها يک تفاوت عرضي وجود دارد نه جوهري که محصول تفاوت نسبت ترکيب گوگرد وجيوه در آن است. اما طبيعت هر يک از گوگرد و جيوه تابع دو عامل زميني و زماني است. به عبارت ديگر، تفاوت خاک زميني که اين دو کاني در آن بوجود مي‌آيند و همچنين تفاوت وضعيت کواکب به هنگام پيدايش آنها موجب مي‌شود که طبيعت گوگرد و يا جيوه تفاوت پيداکند.
تعريف جابر از بعضي فلزات و تبديل آنها
• قلع
داراي چهار طبع است. ظاهر آن، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت …پس هرگاه صفاتظاهرقلع به درون آن برده شود و صفات باطني آن به بيرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتيجه قلع به آهن تبديل مي‌شود.


• آهن
از چهار طبع پديد آمده است که از ميان آنها، دوطبع، يعني حرارت و خشکي شديد به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع ديگر يعني برودت ورطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هيچ جسمي به سختي ظاهر آن نيست. همچنين نرمي باطن آن به اندازه سختي ظاهرش است. از ميان فلزات جيوه مانند آهناست. زيرا ظاهر آن آهن و باطن آن جيوه است.
• طلا
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جميع اجسام (فلزات) را به اين طبع برگردان. چون طبعي معتدلاست.
• زهره(=مس)
گرم و خشک است ولي خشکي آن از خشکي آهن کمتراست زيرا طبعاصلي مس، همچون طلا، گرم و تر بوده است اما در آمدن خشکي بر آن، آن را فاسد کردهاست. لذا با از ميان بردن خشکي، مس به طبع اوليه خود برمي‌گردد.
• جيوه
طبع ظاهري آن سرد و تر و نرم و طبع باطني‌اش گرم و خشک و سخت است. بنابراين ظاهر آن،همان جيوه و باطنش آهن است. براي آن که جيوه را به اصل آن يعني طلا برگرداني، ابتدابايد آن را به نقره تبديل کني.

• نقره
اصل نخست آن، طلا است ولي با غلبه طبايع برودت و يبوست، طلا به درون منتقل شده است و در نتيجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا گرديده است. بنابراين اگر بخواهي آن را به اصلش يعني طلا برگرداني، برودت آنرا به درون انتقال ده، حرارت آن آشکار مي‌شود. سپس خشکي آن را به درون منتقل کن، درنتيجه، رطوبت آشکار و نقره تبديل به طلا مي‌شود.

کيمياگري

ريشه لغوي
کيميا که واژه شيمي از آن گرفته شده است، صورت خاصي از دانش شيمي کاربردي بود که حدود سال 50 ميلادي در شهر اسکندريه در مصر متداول شد. برخي ، کيميا راواژه‌اي مصري و به معني هنر مصري مي‌دانند که در مصر باستان ، دانشي مقدس و هنرالهي محسوب مي‌شد و در انحصار کاهنان بود. آنها با سوگندهاي موکد در جلوگيري ازانتقال آن به ديگران و انتشار آن به نقاط ديگر و نيز جلوه دادن آن به صورت رمز ومعما اصرار مي‌ورزيدند.

برخي ديگر ، کيمياگري (Multiplication) را هنرسياه‌گري نيز مي‌دانند، زيرا در واقع عمل سياه کردن سطح فلزات ، اولين مرحله کيمياگري بود. مثلا با ايجاد رنگ زرد و طلايي بر سطح سياه شده فلزات ، ادعامي‌کردند که آنها را به طلا تبديل کردند.
ديد کلي
اگر چه در عهد باستان تاقبل از ميلاد مسيح ، تکنولوژي در بسياري از کشورهاي حوزه بين‌النهرين ، حوزه درياياژه ، مصر ، چين ، هند و ايران رواج داشت، ولي از قرن اول ميلادي ، چهره برجسته ديگري از آن ، در شهر اسکندريه در مصر ظاهر شد که به کيمياگري يا علم کيميا معروف شده است.
مرکز کيمياگري
شهر اسکندريه که در دهانه رود نيل قرار دارد، توسط "اسکندر مقدوني" ، پس از فتح مصر در سال 331 قبل از ميلاد بنا نهاده شده است وعلاوه بر اقوام بومي ، مهاجريني از يونان به آنجا آورده شدند. برخورد دو فرهنگ مصريو يوناني ، اين شهر نو بنياد را بصورت مرکز فعاليتهاي علمي ، تجاري و محل داد و ستدو مراودت آن زمان در آورد و ارزش طلا و نقره در تجارت خارجي و داخلي بالارفت.

از اين رو تکنولوژيستهاي اسکندريه به فکر تبديل فلزات پست به نقره وطلا افتادند و فعاليتهاي شيميدانان آن زمان بر روي آن تکنولوژي جديد متمرکز شد وصورت تازه‌اي از دانش شيمي به نام کيمياگري بوجود آمد و کار آن بالاگرفت.



اعتقاد کيمياگران
کيمياگران معتقد بودند با تلاش و انجام آزمايش‌هاي متنوع ، سرانجام مي‌توان هر ماده‌اي را به ماده مورد نظر تبديل کرد. (ازجمله سرب را به نقره و يا مس را به طلا ) و يا از آميختن موادي معين به نسبتهايمشخص مي‌توان موادي را بدست آورد که فلزات پست را به طلا و نقره تبديل کند. اگر چه کيمياگران مصري نتوانستند فلزات پست را به طلا و يا نقره تبديل کنند، اما در مسيراين تلاشها توانستند برخي از مواد شيميايي بويژه بسياري از نمکها را تهيه کنند و به روشهاي خالص کردن مواد از جمله عمليات تصعيد ، تکليس ، تقطير ، انحلال پذيري ،تبلور و …که اساس جداسازي موادشيميايي ازيکديگراست،دست يابند.
کيمياگران درتمدن اسلام
با فتح مصر توسط مسلمين در سال 641 ميلادي ، مسلمانان که به زبانهاي فارسي ، عربي و يوناني و ... تسلط يا آشنايي کافي داشتند، بسياري از منابع مصري ويوناني موجود در مراکز علمي اسکندريه را در اختيار گرفتند و آنها را به زبان عر بي ترجمه کردند و آثار ارسطو و کتابهاي پزشکي او را مورد استفاده قرار دادند. با تاسيس شهر بغداد در سال 762 ميلادي توسط منصور ، خليفه عباسي و ايجاد مراکز علمي بزرگ درآن ، بسياري از مدرسان و کيمياگران مصري و يوناني به بغداد روي آوردند.

بدين ترتيب تکنولوژي پيشرفته مصريها به جهان اسلام انتقال يافت و توسط کيمياگران بزرگ اسلام به حد کمال خود رسيد. رساله‌اي در کيمياگري تحت عنوان في‌العلم الصناعه و … به امام جعفر صادق عليه‌السلام ( 148 ـ 83 هجري ) نسبت داده شده که توسط "روسکا"به زبان آلماني ترجمه و در سال 1934 ميلادي منتشر شد که نشان مي‌دهد ايشان خواص دو نوع اکسيد ، يعني اکسيد زرد و اکسيد سرخ ( فروس يانيد پتاسيم و فري س يانيد پتاسيم ) رابررسي کرده و به روش علمي تهيه آنها و استفاده از آنها در فرآيندهاي خالص کردن طلاو نقره آشنايي داشتند.
زوال کيمياگري
در قرن هيجدهم ميلادي ، بررسيهاي تجربيتوسعه يافت و نتايجي به بار آورد که براي توجه آنها نظريات جديدي ارائه داده شد. اين نظرها بر اساس روش علمي استوار بود و با نظرهاي کيمياگران مغايرت داشت.

عاقبت، جابر بن حیان، در سال صد و نود و چهار ه.ش (معادل با ۸۱۵میلادی) در شهر کوفهٔعراق چشم ازجهان فروبست.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 78
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 15
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 93
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 159
  • بازدید ماه : 377
  • بازدید سال : 10,534
  • بازدید کلی : 54,567
  • کدهای اختصاصی

    حدیث

    اوقات شرعی

    کد اخبار

    دیکشنری

    تبدیل تاریخ

    وضعیت آب و هوا

    رنک الکسا

    پیج رنک




    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت

    مترجم سایت

    ابزار هدایت به بالای صفحه